اجاره بها بیش از 60 درصد درآمد کارگران را می بلعد
به گزارش اخبار ساختمان، در سال گذشته پس از آنکه حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار پس از مذاکرات این شورای سه جانبه (با احتساب همه مزایا) حداقل حقوق کارگران به بیش از چهار میلیون تومان رسید، کمتر کسی این تصور را داشت که از این میران تنها ۳۰۰ هزار تومان به عنوان حق مسکن تعیین شود. البته در سالهای پیش از این نیز نسبت کل دستمزد به حق مسکن کمابیش همین فاصله را داشته است.
وضعیت بازار مسکن ذر مناطق ارزان قیمت اطراف تهران چگونه است؟
برای آنکه سهم مسکن از کل هزینههای خانوار کارگری را استخراج نماییم، لازم است که شناختی حدودی از وضعیت بازار مسکن در ارزانترین نقاط (مثلا استان تهران و البرز) داشته باشیم و باید بررسی کنیم که وضعیت بازار مسکن حومه پایتخت چگونه است تا ببینیم قیمت ها در بازار مسکن این مناطق چه وضعیتی دارد.
یک کارشناس املاک در شهر جدید پرند که یکی از دورترین نقاط به شهر تهران و کرج است، از وضعیت خانههای با متراژ پایین و ارزان این شهر میگوید: در این منطقه که عمدتا کارگری نشین به حساب میآید، قطعا منزلی با متراژ ۵۰ الی ۷۰ متر که قابل سکونت باشد و قیمت رهن کامل آن زیر ۱۰۰ میلیون تومان باشد، به ندرت پیدا میشود.
از کارشناس املاک دیگری در منطقه پاکدشت (جنوب شرق تهران بزرگ) در رابطه با وضعیت قیمت اجاره مسکن برای یک خانوار کارگری میپرسیم که او با بیان برخی نرخها میگوید: به ندرت ممکن است واحدهای ۴۰ الی ۵۰ متری که حالت سوییت دارد با نرخ حدود متوسط ۸۰ میلیون تومان رهن کامل پیدا کنید.
وی در پاسخ به سوالی در این رابطه که تبدیل کامل هزینه رهن کامل مسکن به اجاره ماهانه چگونه انجام میشود؟ گفت: تبدیل اجاره به رهن و بالعکس از طریق محاسبه سود بانکی و مواردی از این دست صورت میگیرد که بنابر فرمولهای محاسبه ما نرخهای متوسط بین ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان رهن کامل، معادل سه میلیون تا دو میلیون ۷۰۰ هزار تومان اجاره کامل ماهیانه است که میتواند در برخی ماههای سال بیشتر نیز شود.
با احتساب هزینه متوسط مسکن در جنوبیترین نقاط شهر تهران (و شهرها و شهرکهای جنوبی اقمار آن) میتوان گفت باتوجه به دستمزد چهار میلیون تومانی کارگران، هزینه اجاره بهای کامل سه میلیون تومانی دقیقا حداقل بیش از ۶۰درصد درآمد کارگران را میبلعد. این درحالی است که سه میلیون تومان اجاره (بدون ودیعه) کمترین هزینه ممکن برای سطح پایینترین موقعیت برای اجاره مسکن است.
مجردها تمایلی برای ازدواج ندارند
پویا. م کارگر کارخانه تولید چسب که در جنوب غربی تهران کار میکند، میگوید: سی سال سن دارم و حدود یکسال است در تهران کار میکنم. به دلیل هزینه بالای حمل و نقل و همچنین بخاطر مجرد بودن از زمانی که از شمال به اینجا آمده و کار پیدا کردم، تنها موفق به اسکان در یک خوابگاه شهری با شرایط نامناسب شدم تا به محل کارخانه نزدیک باشم و خود این خوابگاه ماهیانه یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بابت اجاره از من دریافت میکند.
وی درباره چشمانداز آتی زندگی خود گفت: با این وضعیت اسکان و اجاره خانه اساسا بحث ازدواج را فراموش کردهام.
این همه درحالی رخ میدهد که برآوردهای بازار مسکن حاکی از آن است که رکود موجود در بحث تامین محل اسکان شهروندان مانع از افزایش قیمت مسکن نخواهد شد.
آینده بازار مسکن چگونه رقم خواهد خورد؟
منصور ایزدپناه (کارشناس بازار سرمایه) در این رابطه میگوید: بازار مسکن در سال آتی نیز با افزایش قابل توجه قیمتها مواجه خواهد بود زیرا به نظر میرسد صنایع تولید مصالح که در بورس نیز حضور دارند، عمدتا با افزایش هزینههای جاری مواجه بوده و به همین علت شاخصهای منفی در بازار سرمایه ایجاد میکنند.
این کارشناس اقتصادی علاوه بر قیمت مصالح، هزینه تامین مسکن را تابع قیمت زمین نیز ارزیابی کرده و میافزاید: چشمانداز قیمت زمین نیز در اغلب شهرها افزایشی است.
حق مسکن فعلی یک دهم هزینه اجاره بها هم نیست
در این میان این سوال مطرح میشود که اساسا باید چه میزانی از مزد حداقلی یک کارگر بنابر هزینه مسکن اضافه شود؟ این سوالی است که از کاظم فرج اللهی (فعال کارگری و کارشناس مسائل کار) پرسیدیم. او با بیان اینکه حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی فعلی مصوب شورای عالی کار در سال جاری حتی یک دهم هزینه اجاره بها را پوشش نمیدهد، اظهار کرد: نه تنها حق مسکن پرداختی که کل دستمزد پرداخت شده به کارگران کشور حتی با هزینههای مسکن در روستاهای خارج استان تهران نیز همخوانی ندارد.
فرج اللهی با تاکید بر این نکته که اعضای طرفین تشکیل دهنده شورای عالی کار اعم از طرف کارگری، کارفرمایی و دولت هیچ کدام آن قدر هم دور از فضای اقتصادی نیستند که ندانند بن حق مسکن فعلی برای کارگران هیچ میزان از هزینههای این حوزه را پوشش نمیدهد و در حال حاضر مسکن اصلی ترین خواسته جامعه کارگری است، افزود: هیچ ضابطه و قاعدهای نیز در قانون برای تعیین حق مسکن پیشبینی نشده است و تعیین این میزان در سالهای اخیر کاملا دلبخواهی است. برخلاف بن حق مسکن، ما بن حق اولاد را داریم که گفته میشود شامل مزد سه روز کاری از میزان حداقل دستمزد است که با این احتساب ۱۰درصد به دستمزد اضافه میکند، اما در بحث مسکن هیچ ضابطه خاصی برای تعیین کمک هزینه متناسب با هزینههای اجاره بها نداریم.
وی با انتقاد از تفکیک دستمزد به انواع و اقسام مزایای مضاعف بر دستمزد تصریح کرد: در سایر کشورهای نسبتا توسعه یافته یا درحال توسعه، مشاهده میکنیم که افزایش حداقل دستمزد به صورت یکجا به کل دستمزد پرداختی منتقل میشود و به انواع و اقسام بنها و کمک هزینهها تقسیم نمیشود. این باعث میشود که مانند کشور ما کارفرمایان در هر نقطهای که اراده کردند، نتوانند سایر این مبالغ را به اسم مزایا حذف کنند، حال که در ایران چنین اتفاقی میافتد و هرگاه به کارفرما فشاری وارد میشود، ابتدا مزایای اضافه بر دستمزد را به اختیار حذف میکند.
فرج اللهی اضافه کرد: لذا بجای تکه تکه کردن دستمزد، باید یکجا همه هزینهها را در حداقل دستمزد منعکس کنند و به نظرم کارگران آنقدر از خرد بهره مند هستند تا بتوانند برای مزد دریافتی خود باتوجه به هزینهها برنامه ریزی کنند و پرداخت چنین کمک هزینه هایی بیشتر توهین به کارگران کشور محسوب میشود!
این فعال کارگری با انتقاد از این رویکرد که برخی از کارشناسان و مسئولان به صورت پیش فرض کارگران را افرادی زیر خط فقر مطلق درنظر گرفته اند، اظهار کرد: در شرایطی که خط فقر موجود در شهرهای بزرگ امروزه حدود ۱۲ میلیون تومان است و دستمزد چهار میلیون تومانی فعلی یک سوم این میزان است، هزینه های مسکن بیش از دو سوم حقوق کارگران را به خود اختصاص پیدا میکند و این پذیرش کارگران به عنوان افرادی گرسنه و زیر خط فقر مطلق است.