مرکز حیدرعلی اف؛ شاهکاری در آذربایجان
به گزارش اخبار ساختمان، زاها حدید، که در دنیا شهرتی معادل «چهرههای معروف» دارد، علاوه بر آثار چشمگیرش در معماری و طراحیهای مختلف، به دلیل ظاهر متفاوت و تأثیر گذارش هم مطرح است: زنی درشت اندام در پوششی همیشه مشکی، با چشمان درشت شرقی که وجههای دراماتیک به او میبخشد. اطلاق عناوینی چون «خانم خارقالعاده» و «اژدها بانو» از سوی رسانهها به وی نیز برداشتی از ظاهر متفاوت اوست. اما رفتار و شرم خاص آسیاییاش زنی مهربان را معرفی میکند که کلام مختصرش با لهجه غلیظ عربی او را دلنشینتر هم جلوه میدهد.
پس از برگزاری مسابقهای در سال ۲۰۰۷ ، شرکت معماری زاها حدید برای طراحی مرکز فرهنگی حیدر علی اُف برگزیده شد. معمار ایرانی تیم طراحی شرکت زاها حدید، خانم «سارا شیخ اکبری» مسئولیت طراحی داخلی این پروژه را بر عهده داشته است.
بهعنوان عضو سابق اتحاد جماهیر شوروی، طراحی شهری و معماری باکو پایتخت کشور آذربایجان واقع در ساحل غربی دریای خزر، به شدت تحت تاثیر طرحریزی آن دوران بوده است. از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۹۱ آذربایجان سرمایه گذاریهای سنگینی در مدرنسازی و توسعه زیرساختها و معماری باکو انجام داده و از میراث معماری شوروی به تدریج دور گشته است.
این ساختمان برای تبدیل شدن به محل اصلی برنامههای فرهنگی کشور طراحی شده، فرم و هندسهی شگفتانگیز این بنا در مقابل معماری خشک دوران شوروی که در باکو بسیار رواج داشته، قرار گرفته است و به جرأت آن را در هم میشکند. از سوی دیگر این بنا درک و احساسات لطیف فرهنگ آذری را به نمایش میگذارد و چهرهی خوش بین یک ملت را نشان میدهد که نگاهشان رو به سوی آینده است. سبک کاری حدید دیکانستراکشن یا ساختارشکنی است که همیشه توانسته به خوبی تصویری متفاوت از ساختارها خلق کند.
طرح مرکز فرهنگی حیدر علی اُف، ارتباطی سیال و پیوسته بین درون ساختمان و میدان اطرافش برقرار کرده است. این میدان به عنوان سطح زمین که به تمام قسمتهای بافت شهر باکو دسترسی دارد خیز برمیدارد تا فضای عمومی داخل ساختمان را در برگیرد و سلسله مراتب فضاهای به هم پیوسته برای مراسمات و اتفاقات فرهنگی معاصر و سنتی آذربایجان را تعریف نماید.
فرمبندی حجم به نحوی استادانه، با امواج و انشعاب، تاشدگیها و انعطافش سطح میدان را به چشم انداز معمارانهای مبدل نموده که عمکردهای بسیاری ایفا مینماید از جمله خوشآمدگویی، دعوت، پذیرایی و هدایت بازدیدکنندگان به سطوح مختلف درون بنا.
ساختمان با حالت خاص خود مرز اختلاف مرسوم میان بنای معمارانه و چشمانداز شهری را محو کرده است.
ساختمان چه به لحاظ طراحی داخلی و چه طراحی بیرونی این میدان را در لفاف خود گرفته است، به آن شکل داده و به زمین مینشاند.
سیال بودن و جریان در معماری این منطقه چیز جدیدی نیست. در معماری ردیفها، شبکهها، یا دنباله ستونهایی که رو به بینهایت میروند، همانند درختان در جنگل، فضایی عاری از وقفه ایجاد میکند و الگوهای تزئینی و خطاطیهای به هم پیوسته که از کف فرشها تا دیوار، از دیوارها تا سقف و از سقفها تا گنبد امتداد یافتهاند، ارتباط یکپارچهای را نشان میدهد که مرزهای عناصر معماری و سطح زمین اقامتی را در خود محو کرده است.
هدف طراح پیوند دادن درک تاریخی از معماری این محل نه بهوسیلهی تقلید یا تحدید استفاده از اشکال آن بلکه ارتقا آن به تفسیر محکم امروزین بوده که یک درک ظریف و بیبدیل را منعکس میسازد.
در پاسخ به اُفت مستقیم ارتفاع توپوگرافی که معمولا باعث تقسیم شدن سایت به چند سطح و طبقه میشود این پروژه یک تراس دقیق ارائه کرده که با شیب سایت همراه شده و ارتباطات و مسیرهای ثانویه بین ساختمان، میدان شهر و پارکینگ زیرزمین را کنترل میکند. این راه حل از حفاریهای اضافی جلوگیری کرده و شرایط نامساعد سایت شیبدار را به مزیت کلیدی در طراحی مبدل ساخته است.
استفاده پیشرفته از برنامههای رایانهای اجازه کنترل پیوسته و برقراری ارتباطات پیچیده بین تمام اجزای مختلف شرکتکننده در این پروژه را داد.
سازه ی مرکز فرهنگی حیدر علی اُف متشکل از مشارکت دو سیستم است؛ سازه بتنی که با سیستم سازه فضاکار ترکیب گشته تا به ستونهایی با فواصل وسیع دست پیدا نماید و بدین جهت عناصر عمودی سازه توسط سیستم دیوارها مستور شدهاند تا بازدیدکنندگان سیالیت و جریان بدون وقفه در فضای داخل را تجربه نمایند.
هندسه ویژهی سطوح، نیازمند یک سازهی بیقید و شرط و شگرف بود و بدین جهت ستونهای خمیده چکمهای در سازه به کار رفت که ساخت پوسته واژگون شده سطوح را از سطح زمین تا غرب ساختمان امکانپذیر سازد و کام و زبانهای که از سر تیرهای پیش آمده باریک میشوند و پوشش ساختمان را تا شرق سایت پشتیبانی میکنند به کار رفت.
سیستم سازه فضاکار امکان خلق فرم آزاد سازه را میسر و زمان قابل توجهی را در پروسه ساخت و ساز صرفهجویی کرد، زیرسازی بنا با ارتباط منعطف میان شبکه صلب سازه فضایی و درزهای فرم آزاد پوشش نما درهم آمیخته شده است.
درزهای موجود در نما ناشی از پروسه منطقیسازی هندسه پیچیده، به صورت کاربردی و زیبایی شناختی در این پروژه است.
فیبر شیشهای بتن مسلح یا GFRC و فیبر شیشهای پلی استر مسلح یا GFRP به عنوان متریال ایدهآل برای پوشش این ساختمان انتخاب شدند، زیرا این متریالها خاصیت قدرتمند پلاستیکی یا انعطافپذیری بالایی دارند و در عین حال پاسخگوی نیازهای بسیار متنوع کاربردی مرتبط با موقعیتهای گوناگون در میدان، فضاهای سنتی و درون ساختمان هستند.
در این ترکیببندی معمارانه اگر سطوح را موسیقی فرض کنیم، آنگاه درزهای مابین همانند ریتم موسیقی است. مطالعات فراوانی بر روی هندسه سطوح صورت گرفته تا پنلها به صورت منطقی و ریاضی ارتباط خود را در امتداد ساختمان و محوطه به صورت پیوسته حفظ نمایند.
این قطعات بر دگرگونی یکپارچه و جنبش ضمنی هندسه سیال خود تاکید میکند و راه حل کاربردی برای مشکلات ساخت و ساز مثل تولید، جابجایی و سرهم بندی ارائه کردند و به مسائل تکنیکی از جمله حرکات موضعی ناشی از پیچش، بارهای خارجی، تغییرات دمایی، زمینلرزه و نیروی باد پاسخگویی مناسب داشتند.
برای تاکید بر یکپارچگی ارتباط میان درون و بیرون ساختمان، نورپردازی این مجموعه با ظرافت قابل ملاحظهای مورد توجه قرار گرفته است. استراتژی نورپردازی در روز و شب با هم متفاوت است. هنگام روز حجم ساختمان نور را منعکس میکند و بر اساس حرکت خورشید و نقطه دید پرسپکتیو جلوهی ساختمان پیوسته در تغییر است.
استفاده از شیشه نیمه انعکاسدهنده به بیننده جلوههای متناوب کوتاه ارائه میکند و نگاه را کنجکاوانه به دنبال خود میکشد، بدون این که خط سیر روان درون ساختمان را فاش سازد. در هنگام شب این خصیصه به نحو استادانهای توسط وسایل نورپردازی در زیر لایهها که سطوح داخلی را نسبت به بیرون کاملا تمیز میدهد، به کار رفته است و یک ترکیببندی رسمی برای برنامههای دربرگیرندهاش ارائه میدهد و البته پیوستگی میان درون و بیرون را نیز حفظ میکند.
نقش این مرکز پیرامون چشمانداز وسیع فرهنگیاش با تحقیقات و مطالعات گسترده پیرامون زمینه و توپوگرافی سایت هماهنگ شده است.
به کار بستن این ارتباط مشخص، باعث شده این طراحی در زمینه خود به نحو بسیار مناسبی هم نشست کند و در مجموع امکان برگزاری مراسم متنوع فرهنگی را برای یک ملت به ارمغان آورد.
در مجموع میتوان افزود هرآنچه زاها حدید خلق کرده، نمونه کامل جریان فکری او در معماری است، به گونهای که هر فردی را وادار میکند حتی برای یک بار راجع به خالق این اثر تحقیق کند و از رموز فکری او کمی آگاه شود. افسوس که جامعه معماری بسیار زود در سوگ او نشست، اما آثار او همیشه گواه بر زنده بودنش هستند.
کجارو