
تجربه مسکن اجتماعی در کشورهای پیشرفته

مشکل مسکن در آمریکا و انگلیس، در برهههای زمانی مختلفی وجود داشته و مسکن اجتماعی نیز به عنوان راهحلی مورد توجه و تاکید این دو کشور قرار داشته است.
به گزارش اخبار ساختمان، تجربه این سه کشور در سیاست اجتماعی مسکن میتواند آموزنده باشد، هر چند در آمریکا این سیاستها زمان زیادی به طول نیانجامید.
انگلیس، پیشرو در مسکن اجتماعی
انگلیس از جمله کشورهای پیشرو در زمینه مسکن اجتماعی است که اقدام به تامین واحدهای مسکونی برای گروههای کمدرآمد جامعه کرد. از قدیمیترین نمونههای مسکن اجتماعی در کشور انگلیس در قرن ۱۰ میلادی احداث شده بود که به منظور اسکان کمدرآمدها مورد بهرهبرداری قرار میگرفته است. تا قبل از سال ۱۸۹۰ در انگلستان دخالت دولت در بخش مسکن، در چارچوب بهداشت عمومی انجام میشد.
طبق آن دولتهای محلی حق داشتند واحدهای مسکونی فرسوده و به خصوص اجاری نامناسب را تخریب کنند و بازسازی آن را از مالکان خواستار بشوند. سیاست اجتماعی مسکن از سال ۱۸۹۰ آغاز شد. دولتهای محلی در این سال اجازه پیدا کردند که مسکن کارگری بسازند.
در این کشور به دلیل نقش تاریخی شوراها در اجرای طرحهای مسکن عمومی، از این نوع مسکن تحت عنوان مسکنهای شورایی (Council housing) یاد میشود. شرکتهای غیرانتفاعی نیمه مستقل مسکنسازی مسئول ایجاد برخی از این مساکن شورایی بودهاند. در حال حاضر از این شرکتها تحت عنوان "مالکین اجتماعی ثبت شده" یا RSLs یاد میشود. هرچند نام این شرکتها غیرانتفاعی است اما آنها عموما نرخ اجارهبهایی بالاتر از مساکن شورایی وضع میکنند.
در انگلیس ابتدای قرن بیستم ۱۰ درصد از واحدهای مسکونی ملکی، ۸۰ درصد اجاری خصوص، یک درصد اجاری عمومی و ۹ درصد انواع انجمنهای غیرانتفاعی بودند. تا نیمه دوم دهه ۱۹۵۰ مسکنسازی اجتماعی به صورت گسترده و با کیفیت بالا انجام میشد. از دههی ۱۹۶۰ به بعد همزمان با رشد اقتصادی حکومتهای محافظهکار، گسترش سریع سکونت ملکی را تشویق کردند و نقش این مسکنها مشابه دههی ۱۹۳۰ بود. شوراهای محلی و حزب کارگر در دهه ۱۹۶۰ برای رونق مسکن اجتماعی تلاش کردند.
از اواخر دههی ۱۹۷۰ حکومت محافظهکار فروش مسکن اجتماعی را تشویق کرد. در این کشور، شهرداریها و شورای محلات نقش پررنگی در اداره مسکن عمومی و اجاره آن به اقشار کمدرآمد ایفا کردهاند. در سال ۱۹۷۰ سهم واحدهای مسکونی که دولت ساخته بود، به نسبت کل واحدهای مسکونی کشور انگلیس ۵۰ درصد بود.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، بخش عمومی فعالیت وسیعی را برای بازسازی و ساخت مسکن جدید، بوسیلهی دولتهای محلی و شهرهای جدید آغاز کرد. انواع یارانهها برای مالکیت مسکن پرداخت شد. در نتیجه در ابتدای دهه ۱۹۸۰ در مقطع چرخش سیاست واحدهای مسکونی ملکی ۵۷.۱ درصد، واحدهای اجاری خصوصی ۳۰.۶ درصد، اجاری عمومی ۱۰.۱ درصد، انجمنهای غیرانتفاعی ۲.۱ درصد بود.
در سال ۲۰۰۱ مسکن ملکی ۶۹.۲ درصد، اجاری خصوصی ۱۴.۴ درصد، اجاری عمومی ۹.۹ درصد و انجمنهای عمومی به ۶.۶ درصد رسید. یعنی پس از حل نسبی مساله مسکن به تدریج از سهم مسکن اجتماعی کاسته و بر سهم مسکن ملکی و انجمنهای غیرانتفاعی افزوده شد.
پاکسازی زاغههای درونشهری با مسکن اجتماعی
قیمت زمین اصلیترین موردی است که قیمت مسکن را تعیین میکند. دولت انگلیس با ذخیرهسازی زمین بوسیلهی مقامات محلی، برنامهریزی کاربری زمین-منطقهبندی، کنترل مالیاتی بر بازار زمین و سوبسید کاربری و سیستمهای مالیاتی برای کنترل قیمت زمین مساکن جدید، سعی در کاهش قیمت زمین کرد. به علاوه دولت برای صاحبخانه شدن اقشار کمدرآمد تسهیلاتی چون معافیت مالیاتی و وام مسکن با نرخ بهره پایین در نظر گرفت و بعدها این خانهها را با تخفیف زیاد به ساکنانشان فروخت.
صرف نظر از تاثیرات سیاست مسکن اجتماعی، تجربه این سیاست که در سیاستگذاری اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی دیده میشود، لزوم و ضرورت دخالت در بازار مسکن را به وضوح نشان میدهد. کشورهایی مانند انگلیس و آمریکا که از اقتصاد آزاد پیروی میکنند در بخش مسکن به روشنی دخالت کرده و اقدام به تنظیم بازار و تامین مسکن گروههای کمدرآمد کردند. مسکن اجتماعی در انگلیس به عنوان تور ایمنی برای کمدرآمدها و منفک از استیجار بخش خصوصی بود. در این کشور ضرورت پاکسازی زاغههای درورنشهری و نوسازی ساختار شهرها دلیل ایجاد مسکن اجتماعی بود که گاهی خانوارها آن را بیجاذبه مییافتند.
مسکن اجتماعی آمریکا محل بروز بزهکاری
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در آمریکا دخالت دولت در مساله مسکن محرومان بیشتر در ارائه استانداردهای ساختمان بوده است. اما پس از آن دولت به منظور تامین مسکن محرومان رو به سیاست مسکن اجتماعی آورد. بازسازی بافتهای فرسوده بزرگ شهری از ابتدای دهه ۱۹۳۰ به بعد که در برخی از نقاط ایالات متحده محدود بوده است را میتوان نخستین طرحهای مسکن اجتماعی در ایالات متحده آمریکا نامید.
این امر که به دلیل پاکسازی زاغهها و کمک به کاهش بیکاری بود، منجر به بهبود شرایط زیستی و اجتماعی بافتهای فرسوده شد. مسکنهای عمومی در سالهای اولیه شروع خود خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت. پروژههای اولیه مسکن اجتماعی دارای تراکمهای خیلی زیاد نبودند اما در سالهای بعد برجهای چندین طبقهای احداث شدند که بخشی از آن را مساکن اجتماعی تشکیل میداد.
در آمریکا به این خاطر ساخت مسکن اجتماعی محدود بود که اقتصاد و بازار خصوصی مسکن خیلی زود بهبود پیدا کرد. مسکنسازی اجتماعی راهی برای کمک به نوسازی شهری شد که بوسیله بخش خصوصی به صورت انتفاعی انجام میشد. از دهه ۱۹۵۰ این مسکنها با کیفیت پایینی برای اسکان کمدرآمدها ساخته شد.
در آمریکا مسکن اجتماعی تنها با کمک دولتهای محلی ایجاد میشدند و این پروژه به جای اینکه در نواحی حاشیهای شهرها احداث شوند، بر روی بافتهای فرسوده و از طریق احیا و بازسازی این بافتها تولید میشدند. یکی از مشکلات پیش روی اجرای این طرحها، تخریب بافتهای فرسوده و تخلیه ساکنین بوده است. البته طی سالهای اخیر سیاست مسکن اجتماعی به شدت مورد بازبینی قرار گرفته است؛ چرا که از نظر بسیاری این سیاست منجر به تمرکز فقر شده و افزایش بزهکاری و جرم و جنایت را در پی داشته است.
در واقع هنگامی که با احداث مسکنهای اجتماعی در یک نقطه از شهری اقدام به اسکان گروههای هدف در این مسکنها میشود، در واقع ناخودآگاه قشر خاصی از مردم که دارای دهکهای پایین درآمدی هستند در یک منطقه کنار هم جمع میشوند. این شرایط منجر به تنزل منزلت اجتماعی این منطقه میشود و مسائل دیگری نظیر بروز بزهکاری را به دنبال دارد.
در سال ۱۹۹۳ طرحهایی به اجرا درآمد که در آن در جهت کاهش تراکم مجموعههای مسکن عمومی تلاش شده بود و نیز اجازه میداد تا خانوارها با سطوح مختلف درآمدی در کنار هم زندگی کنند. در واقع هدف این دسته از طرحها مقابله با معضلات فرهنگی اجتماعیای بود که طرحهای مسکن عمومی با آن مواجه شده بودند. با وجود این، همچنان مجتمعهای مسکن عمومی معروف به فساد و بزهکاری و محل تبادل مواد مخدر بودند. این امر باعث شده تا دولت فدرال آمریکا قانونی مبنی بر اخراج برخی ساکنین بزهکار از مجمتعهای مسکونی تصویب کند. تلاشهای دیگری نیز برای رفع این مشکل به اجرا درآمد که از آن نمونه میتوان به تشویق بخش خصوصی برای ساخت و احداث مسکنهای متناسب با نیاز و نیز مساکن عمومی سوبسیدی نام برد.
همانطور که ذکر شد، انگلیس در زمینه مسکن اجتماعی جز کشورهای پیشرو بود و علاوه بر تامین مسکن کمدرآمدها، به دلیل پاکسازی زاغهها و کاهش بیکاری به ساخت واحدهای مسکونی پرداخت. در آمریکا ساخت این نوع مسکنها مدت زیادی طول نکشید چرا که مشکل کمبود مسکن حل شد اما در همان مجتمعهای مسکونی که ساخته شده بود، بزهکاری و فساد رواج پیدا کرد. لیکن در هر دو این کشورها با اینکه از بازار آزاد پیروی میکنند، دولت برای حل مشکل مسکن در بازار مسکن دخالت کرد.
ایرنا
انگلیس، پیشرو در مسکن اجتماعی
انگلیس از جمله کشورهای پیشرو در زمینه مسکن اجتماعی است که اقدام به تامین واحدهای مسکونی برای گروههای کمدرآمد جامعه کرد. از قدیمیترین نمونههای مسکن اجتماعی در کشور انگلیس در قرن ۱۰ میلادی احداث شده بود که به منظور اسکان کمدرآمدها مورد بهرهبرداری قرار میگرفته است. تا قبل از سال ۱۸۹۰ در انگلستان دخالت دولت در بخش مسکن، در چارچوب بهداشت عمومی انجام میشد.
طبق آن دولتهای محلی حق داشتند واحدهای مسکونی فرسوده و به خصوص اجاری نامناسب را تخریب کنند و بازسازی آن را از مالکان خواستار بشوند. سیاست اجتماعی مسکن از سال ۱۸۹۰ آغاز شد. دولتهای محلی در این سال اجازه پیدا کردند که مسکن کارگری بسازند.
در این کشور به دلیل نقش تاریخی شوراها در اجرای طرحهای مسکن عمومی، از این نوع مسکن تحت عنوان مسکنهای شورایی (Council housing) یاد میشود. شرکتهای غیرانتفاعی نیمه مستقل مسکنسازی مسئول ایجاد برخی از این مساکن شورایی بودهاند. در حال حاضر از این شرکتها تحت عنوان "مالکین اجتماعی ثبت شده" یا RSLs یاد میشود. هرچند نام این شرکتها غیرانتفاعی است اما آنها عموما نرخ اجارهبهایی بالاتر از مساکن شورایی وضع میکنند.
در انگلیس ابتدای قرن بیستم ۱۰ درصد از واحدهای مسکونی ملکی، ۸۰ درصد اجاری خصوص، یک درصد اجاری عمومی و ۹ درصد انواع انجمنهای غیرانتفاعی بودند. تا نیمه دوم دهه ۱۹۵۰ مسکنسازی اجتماعی به صورت گسترده و با کیفیت بالا انجام میشد. از دههی ۱۹۶۰ به بعد همزمان با رشد اقتصادی حکومتهای محافظهکار، گسترش سریع سکونت ملکی را تشویق کردند و نقش این مسکنها مشابه دههی ۱۹۳۰ بود. شوراهای محلی و حزب کارگر در دهه ۱۹۶۰ برای رونق مسکن اجتماعی تلاش کردند.
از اواخر دههی ۱۹۷۰ حکومت محافظهکار فروش مسکن اجتماعی را تشویق کرد. در این کشور، شهرداریها و شورای محلات نقش پررنگی در اداره مسکن عمومی و اجاره آن به اقشار کمدرآمد ایفا کردهاند. در سال ۱۹۷۰ سهم واحدهای مسکونی که دولت ساخته بود، به نسبت کل واحدهای مسکونی کشور انگلیس ۵۰ درصد بود.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، بخش عمومی فعالیت وسیعی را برای بازسازی و ساخت مسکن جدید، بوسیلهی دولتهای محلی و شهرهای جدید آغاز کرد. انواع یارانهها برای مالکیت مسکن پرداخت شد. در نتیجه در ابتدای دهه ۱۹۸۰ در مقطع چرخش سیاست واحدهای مسکونی ملکی ۵۷.۱ درصد، واحدهای اجاری خصوصی ۳۰.۶ درصد، اجاری عمومی ۱۰.۱ درصد، انجمنهای غیرانتفاعی ۲.۱ درصد بود.
در سال ۲۰۰۱ مسکن ملکی ۶۹.۲ درصد، اجاری خصوصی ۱۴.۴ درصد، اجاری عمومی ۹.۹ درصد و انجمنهای عمومی به ۶.۶ درصد رسید. یعنی پس از حل نسبی مساله مسکن به تدریج از سهم مسکن اجتماعی کاسته و بر سهم مسکن ملکی و انجمنهای غیرانتفاعی افزوده شد.
پاکسازی زاغههای درونشهری با مسکن اجتماعی
قیمت زمین اصلیترین موردی است که قیمت مسکن را تعیین میکند. دولت انگلیس با ذخیرهسازی زمین بوسیلهی مقامات محلی، برنامهریزی کاربری زمین-منطقهبندی، کنترل مالیاتی بر بازار زمین و سوبسید کاربری و سیستمهای مالیاتی برای کنترل قیمت زمین مساکن جدید، سعی در کاهش قیمت زمین کرد. به علاوه دولت برای صاحبخانه شدن اقشار کمدرآمد تسهیلاتی چون معافیت مالیاتی و وام مسکن با نرخ بهره پایین در نظر گرفت و بعدها این خانهها را با تخفیف زیاد به ساکنانشان فروخت.
صرف نظر از تاثیرات سیاست مسکن اجتماعی، تجربه این سیاست که در سیاستگذاری اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی دیده میشود، لزوم و ضرورت دخالت در بازار مسکن را به وضوح نشان میدهد. کشورهایی مانند انگلیس و آمریکا که از اقتصاد آزاد پیروی میکنند در بخش مسکن به روشنی دخالت کرده و اقدام به تنظیم بازار و تامین مسکن گروههای کمدرآمد کردند. مسکن اجتماعی در انگلیس به عنوان تور ایمنی برای کمدرآمدها و منفک از استیجار بخش خصوصی بود. در این کشور ضرورت پاکسازی زاغههای درورنشهری و نوسازی ساختار شهرها دلیل ایجاد مسکن اجتماعی بود که گاهی خانوارها آن را بیجاذبه مییافتند.
مسکن اجتماعی آمریکا محل بروز بزهکاری
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در آمریکا دخالت دولت در مساله مسکن محرومان بیشتر در ارائه استانداردهای ساختمان بوده است. اما پس از آن دولت به منظور تامین مسکن محرومان رو به سیاست مسکن اجتماعی آورد. بازسازی بافتهای فرسوده بزرگ شهری از ابتدای دهه ۱۹۳۰ به بعد که در برخی از نقاط ایالات متحده محدود بوده است را میتوان نخستین طرحهای مسکن اجتماعی در ایالات متحده آمریکا نامید.
این امر که به دلیل پاکسازی زاغهها و کمک به کاهش بیکاری بود، منجر به بهبود شرایط زیستی و اجتماعی بافتهای فرسوده شد. مسکنهای عمومی در سالهای اولیه شروع خود خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت. پروژههای اولیه مسکن اجتماعی دارای تراکمهای خیلی زیاد نبودند اما در سالهای بعد برجهای چندین طبقهای احداث شدند که بخشی از آن را مساکن اجتماعی تشکیل میداد.
در آمریکا به این خاطر ساخت مسکن اجتماعی محدود بود که اقتصاد و بازار خصوصی مسکن خیلی زود بهبود پیدا کرد. مسکنسازی اجتماعی راهی برای کمک به نوسازی شهری شد که بوسیله بخش خصوصی به صورت انتفاعی انجام میشد. از دهه ۱۹۵۰ این مسکنها با کیفیت پایینی برای اسکان کمدرآمدها ساخته شد.
در آمریکا مسکن اجتماعی تنها با کمک دولتهای محلی ایجاد میشدند و این پروژه به جای اینکه در نواحی حاشیهای شهرها احداث شوند، بر روی بافتهای فرسوده و از طریق احیا و بازسازی این بافتها تولید میشدند. یکی از مشکلات پیش روی اجرای این طرحها، تخریب بافتهای فرسوده و تخلیه ساکنین بوده است. البته طی سالهای اخیر سیاست مسکن اجتماعی به شدت مورد بازبینی قرار گرفته است؛ چرا که از نظر بسیاری این سیاست منجر به تمرکز فقر شده و افزایش بزهکاری و جرم و جنایت را در پی داشته است.
در واقع هنگامی که با احداث مسکنهای اجتماعی در یک نقطه از شهری اقدام به اسکان گروههای هدف در این مسکنها میشود، در واقع ناخودآگاه قشر خاصی از مردم که دارای دهکهای پایین درآمدی هستند در یک منطقه کنار هم جمع میشوند. این شرایط منجر به تنزل منزلت اجتماعی این منطقه میشود و مسائل دیگری نظیر بروز بزهکاری را به دنبال دارد.
در سال ۱۹۹۳ طرحهایی به اجرا درآمد که در آن در جهت کاهش تراکم مجموعههای مسکن عمومی تلاش شده بود و نیز اجازه میداد تا خانوارها با سطوح مختلف درآمدی در کنار هم زندگی کنند. در واقع هدف این دسته از طرحها مقابله با معضلات فرهنگی اجتماعیای بود که طرحهای مسکن عمومی با آن مواجه شده بودند. با وجود این، همچنان مجتمعهای مسکن عمومی معروف به فساد و بزهکاری و محل تبادل مواد مخدر بودند. این امر باعث شده تا دولت فدرال آمریکا قانونی مبنی بر اخراج برخی ساکنین بزهکار از مجمتعهای مسکونی تصویب کند. تلاشهای دیگری نیز برای رفع این مشکل به اجرا درآمد که از آن نمونه میتوان به تشویق بخش خصوصی برای ساخت و احداث مسکنهای متناسب با نیاز و نیز مساکن عمومی سوبسیدی نام برد.
همانطور که ذکر شد، انگلیس در زمینه مسکن اجتماعی جز کشورهای پیشرو بود و علاوه بر تامین مسکن کمدرآمدها، به دلیل پاکسازی زاغهها و کاهش بیکاری به ساخت واحدهای مسکونی پرداخت. در آمریکا ساخت این نوع مسکنها مدت زیادی طول نکشید چرا که مشکل کمبود مسکن حل شد اما در همان مجتمعهای مسکونی که ساخته شده بود، بزهکاری و فساد رواج پیدا کرد. لیکن در هر دو این کشورها با اینکه از بازار آزاد پیروی میکنند، دولت برای حل مشکل مسکن در بازار مسکن دخالت کرد.
ایرنا
برچسب ها:
مسکن اجتماعیتازهترین اخبار ساختمان
20 هزار مسکن با کیفیت در نوبت بهره برداری قرار دارد
ابلاغ تعرفه سال 1404 خدمات مهندسی
شناسایی 1700 واحد مسکن مهر فاقد متقاضی
اصلاح ساختار شرکت عمران شهرهای جدید در دستور کار قرار گرفت
علت روند کند بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری چیست؟
سالی پرچالش در انتظار بازار مسکن است
ردپای بانک ها و شهرداری ها در گرانی مسکن
لزوم افزایش تسهیلات ساخت نهضت ملی مسکن
اقساط وام های مسکن با خط فقر همخوانی ندارد
مقاومت برخی دستگاه ها برای اتصال به سامانه املاک
لزوم اتصال طرح های ساخت مسکن به تسهیلات بانکی
آشنایی با سازه ال اس اف
تمیز کردن پارتیشن شیشهای: راهنمای 0 تا 100 برای شفافیت و زیبایی
راهنمای خرید کابینت هایگلاس
ابلاغ دستورالعمل تعرفه خدمات مهندسی 1404
پربازدیدترین اخبار
آشنایی با سازه ال اس اف
لزوم اتصال طرح های ساخت مسکن به تسهیلات بانکی
مقاومت برخی دستگاه ها برای اتصال به سامانه املاک
اقساط وام های مسکن با خط فقر همخوانی ندارد
لزوم افزایش تسهیلات ساخت نهضت ملی مسکن
ردپای بانک ها و شهرداری ها در گرانی مسکن
سالی پرچالش در انتظار بازار مسکن است
علت روند کند بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری چیست؟
تکرار ماجرای تورمی خط اعتباری 45 هزار میلیارد تومانی مسکن مهر
اصلاح ساختار شرکت عمران شهرهای جدید در دستور کار قرار گرفت
ابلاغ تعرفه سال 1404 خدمات مهندسی
شناسایی 1700 واحد مسکن مهر فاقد متقاضی
20 هزار مسکن با کیفیت در نوبت بهره برداری قرار دارد
اشتباهات رایج در انتخاب سنگ نما و چگونگی اجتناب از آنها: راهنمای جامع برای نمایی ماندگار و زیبا
راهنمای تشخیص میلگرد اصلی از تقلبی