مشکلات حاشیه نشینی قابل حل است؟
یک کارشناس برنامهریزی شهری گفت: راهکار حل مسئله حاشیه نشینی ورود دولت است که خدمات رسانی را انجام دهد و در برنامههای رسمی این فضاها را بهحساب بیاورد. گرچه بعید است این اقدام صورت گیرد، زیرا علاوه بر هزینههای سرسامآور تامین خدمات، بهتدریج باید سایر نیازها را نیز برطرف سازد.
به گزارش اخبار ساختمان، یکی از هیجان انگیزترین رویاهای بشر از دیرباز تاکنون به پدیده جذاب ماشین زمان اختصاص دارد. بسیاری از دانشمندان و طلایهداران عرصه علم و تکنولوژی، عمر خود را برای مطالعه درباره سفر در زمان سپری کردهاند. نمونهاش همین آقای استفن هاوکینگ مشهور است.
او آخرین مورد از دانشمندان صاحب نامی به حساب میآید که زندگی خود را در راستای واقعیت بخشیدن به سفر در زمان وقف کرد. ذکر اهمیت سفر در زمان بدان منظور بود که شما را از ادعایی بزرگ آگاه کنم. بله امروز به شما میگویم که اگر ماشین سفر در زمان هیچ گاه ساخته نشود، اما خود سفر در زمان ممکن است. اما در این سفر در زمان نه از نظریات نسبیت و علم کوانتوم خبری هست نه از تجهیزات پیچیده و فوق پیشرفته. برای استفاده از این ماشین زمان، کافی است پس از گذشت پاسی از شب، اتوبوسهای موجود در خطوط اتوبوس تندروی شهر تهران را سوار شوید و از هر جا به سمت جنوب شهر نقل مکان کنید.
شک ندارم که با چشم خود خواهید دید، حرکت اتوبوس چگونه شما را در زمان به عقب برمیگرداند تا جایی که برایتان باور پذیر نخواهد بود، در آستانه ورود به قرن 15 هجری شمسی قرار داریم.
به همان نسبت که دسترسی به ماشین زمان برای بشر غیر ممکن است، سفر در زمان ما واقعیت دارد. اگر سری به مناطق که تحت عنوان حاشیۀ شهر که عمدتا در جنوب پایتخت واقع شدهاند بزنیم، خواهیم دید که در شرایطی کنونی و در سال 99، افرادی در نزدیکی ما زندگی میکنند که از امکانات و زیرساختهای زندگی متعلق به دههها پیش نیز بیبهرهاند.
حاشیه نشینی در کشور ما میراث طاغوت به حساب میآید. افزایش فاصله طبقاتی و معنا نداشتن مفهوم عدالت در بازتوزیع ثروت به اضافه اهتمام نورزیدن به جمعیت روستایی کشور منجر به بروز این پدیده اجتماعی - اقتصادی شوم در کشور شده است. در حقیقت از سالهای دور پیش از انقلاب شاهد رشد بی وقفه هستههای زندگی مردم و عمدتا روستانشینان در اطراف شهرها بودیم که هیچ یک از زیرساختهای مورد نیاز زندگی شهری در آن به کار نرفته بود.
پس از انقلاب اسلامی و تبدیل به دغدغه شدن شرایط زندگی این قشر عمدتا مستضعف برای سایر اقشار مردم و مسئولان، شاهد بهبود شرایط زندگی ساکنین مناطق حاشیه نشین بودهایم اما این پدیده ناگوار همچنان به جولان خود در مناطق شهری ادامه میدهد و هر از گاهی با اخبار خود کام مردم را به تلخی میکشاند.
بررسی پدیده حاشیه نشینی و رفع ابهامهای اطراف آن مستلزم نگاه کارسناسی و علمی به این موضوع است، ابهامات بیشماری حول حاشیه نشینی این سوالات را به ذهن متواتر میسازد که آیا به راستی این پدیده شوم قابل حل وفصل نیست و راه چاره ندارد؟ آیا ارتقای زیرساختهای مورد نیاز در مناطق حاشیه امکان پذیر است؟
به منظور پاسخ به ابهامات موجود در ارتباط با معضل حاشیهنشینی در کشور، به سراغ پرویز آقایی، دکتری برنامهریزی شهری و صاحب نظر در ارتباط با پدیده حاشیهنشینی رفتهایم تا در قالب گفتگو به حل و فصل برخی از ابهامات موجود پرداخته و به ارائه راهکار برسیم.
مشروح این گفتگو در ادامه آمده است:
سابقه پدیده حاشیه نشینی در کشور متعلق به چه دورانی است و آیا راه حل کوتاه مدت برای ساماندهی این اوضاع موجود است؟
آقایی: پدیده حاشیه نشینی در کوتاه مدت بهوجود نیامده است که بتوان در کوتاه مدت آن را ساماندهی کرد. مساله حاشیه نشینی از دهه 1340 و بیش از نیم قرن به شکل جدی در کشور وجود داشته و دامنه آن امروزه حتی شهرهای کوچک مقیاس را نیز در بر گرفته است بنابراین ما با بحرانی بی سابقه روبرو هستیم که زندگی حدود 9 میلیون نفر در بیش از 1.5 میلیون واحد مسکونی و در بیش از سه هزار محله شهری را تحت تاثیر قرار داده است. میتوان متصور شد که این مقیاس جمعیتی به تنهایی به اندازه جمعیت بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس یا حتی کشورهای اروپایی است بنابراین دل بستن به راهکارهای کوتاه مدت میتواند چالش برانگیز باشد.
آیا با توسل به راهکارهای بلند مدت، میتوان ادعا کرد پدیده حاشینی نشینی از کشور رخت بر میبندد؟
آقایی: نکتهای که به آن اعتقاد جدی دارم این است که مساله حاشیه نشینی در کشور حتی در بلندمدت نیز حل نخواهد شد. بلکه تنها میتوان به ساماندهی و ارتقای وضعیت موجود اکتفا کرد. برای حل مساله حاشیه نشینی با هر نوع برنامه و هر بازه زمانی باید ادعا کرد که در نهایت شرایط زیست شهروندان دهکهای پایین درآمدی و اقشار ضعیف ساکن در این مناطق اندکی میتواند بهبود یابد اما حل نخواهد شد.
زمانی میتوان مساله حاشیه نشینی را در کشور از بین برد که برنامهها و سیاستگذاریها معطوف به علتهای حاشیه نشینی باشد نه متکی به مکانهای حاشیه نشین. علل حاشیه نشینی در نابهسامانی اقتصادی بیش از 1100 شهر و 60 هزار روستای کشور است که زمینههای مهاجرت را در دهههای گذشته موجب شده است.
ضمن آنکه امروزه سرریز جمعیت شهرها به فضاهای حاشیهای که حداقل زیست شهری در آن امکان دارد یکی دیگر از دلایل اصلی شکلگیری این پدیده به شمار میرود و نمایانگر آن است که این بخش از شهروندان تحمل هزینهها و تورمهای زندگی شهری را نخواهند داشت و به حاشیه شهرها وسکونتگاههای محقر حتی در داخل محدودههای شهری پناه میبرند.
راهبردهای لازم برای حل وضعیت موجود و جلوگیری از مهاجرت به مناطق حاشیه شهرها شامل چه مواردی است؟
آقایی: باید دقت کرد که سه دهک انتهایی جامعه در مقابل حتی تورم 10 درصدی نیز به شدت آسیبپذیر هستند. این در حالی است که ممکن است دهکهای بالاتر تورم 50 درصدی را حس نکنند و تحمل تورم 100 درصدی را نیز داشته باشند. بنابراین باید قانع شد که راهکار کوتاه مدتی متصور نیستیم و این ذهنیت اشتباه را از میان برداریم که هر مدیر و سیاستگذاری تلاش کند، در دوران مدیریت خود مساله حاشیه نشینی را حل کند و برنامه و بودجههای زیادی را به این مساله اختصاص دهد. در حقیقت باید در چارچوب یک برنامه درازمدت و ملی گام برداشت.
نکته بعد اینکه حل مساله حاشیه نشینی در گرو ساماندهی اقتصاد ملی است که در این صورت میتوانیم به شکل عقلانی مکانیزمها و ریشههای شکلدهنده به پدیده حاشیه نشینی را مورد هدف قرار دهیم. مدیریت شهری نمیتواند بدون بررسی مکانیزمهای ایجادکننده حاشیه نشینی صرفا صورت مساله را حل کند. اگر همین امروز کل سکونتگاههای حاشیه نشین کشور ساماندهی شود از فردا باز هم حاشیهنشینی ایجاد خواهد شد، زیرا معطوف به ریشههای حاشیه نشینی نبودهایم.
بهترین راهکار کوتاه مدت و بلند مدت عملی کردن راهبردهای مطرح شده به منظور اتمام پدیده حاشیه نشینی به چه فعالیتهایی تعلق دارد؟
آقایی: به منظور ارتقای وضعیت کنونی و ساماندهی زیست حاشیه نشینان در کوتاه مدت میبایست با بسیج منابع جمعی و بهره گیری از سرمایهها و ظرفیتهای اجتماعات محلی به عنوان ابتداییترین اهرمهای ساماندهی، در کنار نقش تسهیلگری دولت گام نهایی را برداشت که از جمله آن میتوان به به رسمیت شناخته شدن حاشیه نشینان از طریق امنیت تصرف، اختصاص کمکهای مالی بر پایه سیستم احراز صلاحیت نیاز پایه و نه سازوکار ویژه و دور از دسترس بانکها و همچنین ایجاد دفاتر دولتی در محلات حاشیه نشین برای بهرهگیری از سرمایههای محلی در کنار نقش حمایتی دولت اشاره کرد.
زیرساختهای لازم به منظور شکلگیری زندگی متناسب شهری در مناطق حاشیه نشینی به چه مسائلی تعلق دارد؟
آقایی: در شناخت زیرساختها ابتدا باید ماهیت آن را یادآوری کرد. اگر زیرساختها را به عنوان شبکهای مستقل تصور کرد که در تحقق زیست شرافتمندانه و شکلدهی به اقتصاد مدرن نقش بی بدیلی ایفا مینماید باید بیان کرد که اصلیترین بازندگان وجود نداشتن زیرساختها، خود شهروندان ساکنان در نواحی حاشیهنشین هستند. زیرساختهایی که شامل تجهیزات و تاسیسات شهری در دو بخش روبنایی و زیربنایی میشوند از عمدهترین عناصری بهشمار میروند که سازمان فضایی مناطق حاشیه نشین را تحت تاثیر قرار داده است.
نگاه مدیریت شهری غالبا معطوف به زیرساختهای زیربنایی نظیر شبکه فاضلاب، آبرسانی و تامین برق بوده است درحالی که در آرمانیترین حالت ممکن میبایست از زیربناهایی همچون شبکه جمعآوری و تفکیک پسماند، شبکه حفاظت از محیط زیست، شبکه ارتباطات و موارد اینچنینی نام برد. همچنین بخشی از زیرساختها روبنایی محسوب میشوند که غالبا توامان با نقش خدماتی است، همچون مراکز فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، و حتی تولیدی و صنعتی که نیاز مناطق حاشیهنشینی تلقی میشوند.
نقش نبود یا کمبود زیرساختهای روبنایی در گسترش مناطق حاشیه شهرها به چه شکل است؟
آقایی: حال در بیان اینکه در مناطق حاشیه نشین با کدام چالش زیرساختی مواجه هستیم باید بیان کرد که ضعف زیرساختهای روبنایی در درازمدت مشهودتر است تاجایی که در برخی از محلات هیچ خدمات دولتی ارائه نمیگردد و حتی فاقد یک مسجد و مرکز فرهنگی هستند. ضعف خدمات روبنایی در نسل دوم حاشیه نشینان تاثیرات خود را ماندگار میسازد و خیل عظیمی از افراد فاقد سواد و بدون شغل را پرورش میدهد. طبیعتا مداخله در این وضعیت بر عهده نهادهای دولتی و متولی توسعه است که هر کدام میبایست سهم خود را ایفا نمایند. هر کدام از وزارتخانهها در تامین بخشی از زیرساختها دارای شرح خدمات و وظایف نهادی هستند که میبایست جهتگیری برنامهها را به سمت گروهها و فضاهای هدف یعنی بازماندگان از زیست شهری معطوف نمایند.
در سالهای اخیر معمولا مداخله در این وضعیت و تصدیگری در این حوزه بر عهده نهادهای حاکمیتی همچون کمیته امداد، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و ... گذاشته شده است و تا حدودی متولیان اصلی توسعه ورود پیدا نکردهاند. لازم است در زیرساختهای آموزشی، وزارت آموزش و پرورش ورود کند، در زیرساختهای اجتماعی-فرهنگی هر کدام از دستگاهها بخشی از نیازها را برطرف سازند که این کار نیازمند تخصیص بودجه ویژه برای این مناطق است.
امکانات زیربنایی ضعیف تا چه اندازه در شکلگیری مناطق حاشیه نشین حائز اهمیت است و تکمیل این امکانات به عهده کدام یک از نهادهای متولی در کشور به حساب میآید؟
آقایی: نمیتوان از زیرساختهای زیربنایی چشمپوشی کرد. در حقیقت میتوان با بسیج منابع جمعی و حمایت دستگاههای ذیربط نیازسنجی مناطق حاشیه نشین را به ترتیب اولویت مشخص کرد و شرایط ورود نهادهای دولتی را محیا ساخت اما به هر جهت در زمینه ارتقای زیرساختها بازیگر اصلی نهادهای دولتی هستند زیرا علاوه بر تجهیز مالی، نیازمند حمایتهای قانونی و فعالیتهای مهندسی است که جوامع هدف نمیتوانند صرفا با مشارکت یکدیگر این مهم را تحقق بخشند و تنها ارگانهای دولتی میتوانند با مداخله در وضعیت کنونی آن را ارتقا دهند.
سبک زندگی ساکنان مناطق حاشیهای در مواجهه با کمبود امکانات زیربنایی و روبنایی به چه نحوی است؟
آقایی: در این زمینه باید از واقعیتهای موجود که در فضای تهاجی و متخاصم کنونی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، سخن گفت. ما باید دقت نماییم که حاشیه نشینان به هیچ وجه از مصرف پایه تجاوز نکرده و با کمترین مصارف زیست میکنند. مصرف کمتر به معنای استفاده کمتر از یارانه حامل بر انواع مصارف و انرژیها است که بار سنگینی را از دوش دولت و نظام برداشته است. یارانهای که دولت برای تامین نیازهایی همچون آب، برق، گاز و غیره در متن اصلی شهر تقبل میکند از مناطق حاشیه نشین بیشتر است.
به عبارت دیگر چون بخشی از مناطق حاشیه نشین بی بهره از آب، برق، گاز، شبکه فاضلاب و مراکز دولتی هستند هر کدام از موارد فوق را یا مصرف نمیکنند که بار یارانه آن از دوش دولت برداشته شده است یا کمتر مصرف میکنند که باز هم هزینههای کمتری را بر دولت تقبل میکنند. در این زمینه نکته جالبتر این است که حتی گاهی برای مصارفی همچون آب، سوخترسانی و غیره با هزینه شخصی مبالغی را برای تامین پرداخت میکنند و کمترین اتکا را به دولت دارند. بنابراین ما با افرادی روبرو هستیم که بهشدت توانمند هستند و حتی در نیازهای بیمه، خدمات درمانی، تسهیلات بازنشستگی، ایجاد شغل و سایر نیز بدون ارتباط با دولت به تامین نیاز میپردازند.
استفاده غیر مجاز از شبکه انشعابات نظیر آب و برق، یکی از میوههای تلخ وجود مناطق حاشیهای به حساب میآید، در این زمینه چه راهکاری برای حل این معضل پیشنهاد میکنید؟
آقایی: در چنین شرایطی بخشی از این افراد به صورت غیرمجاز برخی از نیازهای خود نظیر آب و برق را تامین مینمایند که غالبا معطوف به شبکه برقرسانی است. ریشه این امر به این دلیل است که حاشیه نشینان چارهای در برابر خود نمیبینند که آن هم به شدت بزرگنمایی گشته و به عنوان اهرمی برای فشار بر این شهروندان استفاده میشود. راهکار این مسئله ورود دولت است که خدمات رسانی را انجام دهد و در برنامههای رسمی این فضاها را بهحساب بیاورد گرچه بعید است این اقدام صورت گیرد زیرا علاوه بر هزینههای سرسامآور تامین خدمات، بهتدریج باید سایر نیازها را نیز برطرف سازد و بار یارانهای آن را نیز بر دوش بکشد.
بسیاری از مناطق حاشیهنشین سند ملکیت ندارند و هنور به رسمیت شناخته نشدهاند. در حقیقت این امر درونمای این وضعیت نشان میدهد که خدماترسانی به آنان غیرممکن است و برخی از محلات حاشیه نشین نیز بیرون از محدوه خدماترسانی شهر قرار دارند که یا باید حوزه خدماترسانی شهرداریها را توسعه داد یا مستقیما وزارتخانهها ورود کنند یا نهادهای ویژه در هر کدام از محلات حاشیه نشین تشکیل شود که با پشتوانه قانونی پیگیر مطالبات مردمی باشند. متاسفانه در وضعیت فعلی رغبتی به انجام هیچکدام از سه اقدام فوق دیده نمیشود.
فارس
او آخرین مورد از دانشمندان صاحب نامی به حساب میآید که زندگی خود را در راستای واقعیت بخشیدن به سفر در زمان وقف کرد. ذکر اهمیت سفر در زمان بدان منظور بود که شما را از ادعایی بزرگ آگاه کنم. بله امروز به شما میگویم که اگر ماشین سفر در زمان هیچ گاه ساخته نشود، اما خود سفر در زمان ممکن است. اما در این سفر در زمان نه از نظریات نسبیت و علم کوانتوم خبری هست نه از تجهیزات پیچیده و فوق پیشرفته. برای استفاده از این ماشین زمان، کافی است پس از گذشت پاسی از شب، اتوبوسهای موجود در خطوط اتوبوس تندروی شهر تهران را سوار شوید و از هر جا به سمت جنوب شهر نقل مکان کنید.
شک ندارم که با چشم خود خواهید دید، حرکت اتوبوس چگونه شما را در زمان به عقب برمیگرداند تا جایی که برایتان باور پذیر نخواهد بود، در آستانه ورود به قرن 15 هجری شمسی قرار داریم.
به همان نسبت که دسترسی به ماشین زمان برای بشر غیر ممکن است، سفر در زمان ما واقعیت دارد. اگر سری به مناطق که تحت عنوان حاشیۀ شهر که عمدتا در جنوب پایتخت واقع شدهاند بزنیم، خواهیم دید که در شرایطی کنونی و در سال 99، افرادی در نزدیکی ما زندگی میکنند که از امکانات و زیرساختهای زندگی متعلق به دههها پیش نیز بیبهرهاند.
حاشیه نشینی در کشور ما میراث طاغوت به حساب میآید. افزایش فاصله طبقاتی و معنا نداشتن مفهوم عدالت در بازتوزیع ثروت به اضافه اهتمام نورزیدن به جمعیت روستایی کشور منجر به بروز این پدیده اجتماعی - اقتصادی شوم در کشور شده است. در حقیقت از سالهای دور پیش از انقلاب شاهد رشد بی وقفه هستههای زندگی مردم و عمدتا روستانشینان در اطراف شهرها بودیم که هیچ یک از زیرساختهای مورد نیاز زندگی شهری در آن به کار نرفته بود.
پس از انقلاب اسلامی و تبدیل به دغدغه شدن شرایط زندگی این قشر عمدتا مستضعف برای سایر اقشار مردم و مسئولان، شاهد بهبود شرایط زندگی ساکنین مناطق حاشیه نشین بودهایم اما این پدیده ناگوار همچنان به جولان خود در مناطق شهری ادامه میدهد و هر از گاهی با اخبار خود کام مردم را به تلخی میکشاند.
بررسی پدیده حاشیه نشینی و رفع ابهامهای اطراف آن مستلزم نگاه کارسناسی و علمی به این موضوع است، ابهامات بیشماری حول حاشیه نشینی این سوالات را به ذهن متواتر میسازد که آیا به راستی این پدیده شوم قابل حل وفصل نیست و راه چاره ندارد؟ آیا ارتقای زیرساختهای مورد نیاز در مناطق حاشیه امکان پذیر است؟
به منظور پاسخ به ابهامات موجود در ارتباط با معضل حاشیهنشینی در کشور، به سراغ پرویز آقایی، دکتری برنامهریزی شهری و صاحب نظر در ارتباط با پدیده حاشیهنشینی رفتهایم تا در قالب گفتگو به حل و فصل برخی از ابهامات موجود پرداخته و به ارائه راهکار برسیم.
مشروح این گفتگو در ادامه آمده است:
سابقه پدیده حاشیه نشینی در کشور متعلق به چه دورانی است و آیا راه حل کوتاه مدت برای ساماندهی این اوضاع موجود است؟
آقایی: پدیده حاشیه نشینی در کوتاه مدت بهوجود نیامده است که بتوان در کوتاه مدت آن را ساماندهی کرد. مساله حاشیه نشینی از دهه 1340 و بیش از نیم قرن به شکل جدی در کشور وجود داشته و دامنه آن امروزه حتی شهرهای کوچک مقیاس را نیز در بر گرفته است بنابراین ما با بحرانی بی سابقه روبرو هستیم که زندگی حدود 9 میلیون نفر در بیش از 1.5 میلیون واحد مسکونی و در بیش از سه هزار محله شهری را تحت تاثیر قرار داده است. میتوان متصور شد که این مقیاس جمعیتی به تنهایی به اندازه جمعیت بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس یا حتی کشورهای اروپایی است بنابراین دل بستن به راهکارهای کوتاه مدت میتواند چالش برانگیز باشد.
آیا با توسل به راهکارهای بلند مدت، میتوان ادعا کرد پدیده حاشینی نشینی از کشور رخت بر میبندد؟
آقایی: نکتهای که به آن اعتقاد جدی دارم این است که مساله حاشیه نشینی در کشور حتی در بلندمدت نیز حل نخواهد شد. بلکه تنها میتوان به ساماندهی و ارتقای وضعیت موجود اکتفا کرد. برای حل مساله حاشیه نشینی با هر نوع برنامه و هر بازه زمانی باید ادعا کرد که در نهایت شرایط زیست شهروندان دهکهای پایین درآمدی و اقشار ضعیف ساکن در این مناطق اندکی میتواند بهبود یابد اما حل نخواهد شد.
زمانی میتوان مساله حاشیه نشینی را در کشور از بین برد که برنامهها و سیاستگذاریها معطوف به علتهای حاشیه نشینی باشد نه متکی به مکانهای حاشیه نشین. علل حاشیه نشینی در نابهسامانی اقتصادی بیش از 1100 شهر و 60 هزار روستای کشور است که زمینههای مهاجرت را در دهههای گذشته موجب شده است.
ضمن آنکه امروزه سرریز جمعیت شهرها به فضاهای حاشیهای که حداقل زیست شهری در آن امکان دارد یکی دیگر از دلایل اصلی شکلگیری این پدیده به شمار میرود و نمایانگر آن است که این بخش از شهروندان تحمل هزینهها و تورمهای زندگی شهری را نخواهند داشت و به حاشیه شهرها وسکونتگاههای محقر حتی در داخل محدودههای شهری پناه میبرند.
راهبردهای لازم برای حل وضعیت موجود و جلوگیری از مهاجرت به مناطق حاشیه شهرها شامل چه مواردی است؟
آقایی: باید دقت کرد که سه دهک انتهایی جامعه در مقابل حتی تورم 10 درصدی نیز به شدت آسیبپذیر هستند. این در حالی است که ممکن است دهکهای بالاتر تورم 50 درصدی را حس نکنند و تحمل تورم 100 درصدی را نیز داشته باشند. بنابراین باید قانع شد که راهکار کوتاه مدتی متصور نیستیم و این ذهنیت اشتباه را از میان برداریم که هر مدیر و سیاستگذاری تلاش کند، در دوران مدیریت خود مساله حاشیه نشینی را حل کند و برنامه و بودجههای زیادی را به این مساله اختصاص دهد. در حقیقت باید در چارچوب یک برنامه درازمدت و ملی گام برداشت.
نکته بعد اینکه حل مساله حاشیه نشینی در گرو ساماندهی اقتصاد ملی است که در این صورت میتوانیم به شکل عقلانی مکانیزمها و ریشههای شکلدهنده به پدیده حاشیه نشینی را مورد هدف قرار دهیم. مدیریت شهری نمیتواند بدون بررسی مکانیزمهای ایجادکننده حاشیه نشینی صرفا صورت مساله را حل کند. اگر همین امروز کل سکونتگاههای حاشیه نشین کشور ساماندهی شود از فردا باز هم حاشیهنشینی ایجاد خواهد شد، زیرا معطوف به ریشههای حاشیه نشینی نبودهایم.
بهترین راهکار کوتاه مدت و بلند مدت عملی کردن راهبردهای مطرح شده به منظور اتمام پدیده حاشیه نشینی به چه فعالیتهایی تعلق دارد؟
آقایی: به منظور ارتقای وضعیت کنونی و ساماندهی زیست حاشیه نشینان در کوتاه مدت میبایست با بسیج منابع جمعی و بهره گیری از سرمایهها و ظرفیتهای اجتماعات محلی به عنوان ابتداییترین اهرمهای ساماندهی، در کنار نقش تسهیلگری دولت گام نهایی را برداشت که از جمله آن میتوان به به رسمیت شناخته شدن حاشیه نشینان از طریق امنیت تصرف، اختصاص کمکهای مالی بر پایه سیستم احراز صلاحیت نیاز پایه و نه سازوکار ویژه و دور از دسترس بانکها و همچنین ایجاد دفاتر دولتی در محلات حاشیه نشین برای بهرهگیری از سرمایههای محلی در کنار نقش حمایتی دولت اشاره کرد.
زیرساختهای لازم به منظور شکلگیری زندگی متناسب شهری در مناطق حاشیه نشینی به چه مسائلی تعلق دارد؟
آقایی: در شناخت زیرساختها ابتدا باید ماهیت آن را یادآوری کرد. اگر زیرساختها را به عنوان شبکهای مستقل تصور کرد که در تحقق زیست شرافتمندانه و شکلدهی به اقتصاد مدرن نقش بی بدیلی ایفا مینماید باید بیان کرد که اصلیترین بازندگان وجود نداشتن زیرساختها، خود شهروندان ساکنان در نواحی حاشیهنشین هستند. زیرساختهایی که شامل تجهیزات و تاسیسات شهری در دو بخش روبنایی و زیربنایی میشوند از عمدهترین عناصری بهشمار میروند که سازمان فضایی مناطق حاشیه نشین را تحت تاثیر قرار داده است.
نگاه مدیریت شهری غالبا معطوف به زیرساختهای زیربنایی نظیر شبکه فاضلاب، آبرسانی و تامین برق بوده است درحالی که در آرمانیترین حالت ممکن میبایست از زیربناهایی همچون شبکه جمعآوری و تفکیک پسماند، شبکه حفاظت از محیط زیست، شبکه ارتباطات و موارد اینچنینی نام برد. همچنین بخشی از زیرساختها روبنایی محسوب میشوند که غالبا توامان با نقش خدماتی است، همچون مراکز فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، و حتی تولیدی و صنعتی که نیاز مناطق حاشیهنشینی تلقی میشوند.
نقش نبود یا کمبود زیرساختهای روبنایی در گسترش مناطق حاشیه شهرها به چه شکل است؟
آقایی: حال در بیان اینکه در مناطق حاشیه نشین با کدام چالش زیرساختی مواجه هستیم باید بیان کرد که ضعف زیرساختهای روبنایی در درازمدت مشهودتر است تاجایی که در برخی از محلات هیچ خدمات دولتی ارائه نمیگردد و حتی فاقد یک مسجد و مرکز فرهنگی هستند. ضعف خدمات روبنایی در نسل دوم حاشیه نشینان تاثیرات خود را ماندگار میسازد و خیل عظیمی از افراد فاقد سواد و بدون شغل را پرورش میدهد. طبیعتا مداخله در این وضعیت بر عهده نهادهای دولتی و متولی توسعه است که هر کدام میبایست سهم خود را ایفا نمایند. هر کدام از وزارتخانهها در تامین بخشی از زیرساختها دارای شرح خدمات و وظایف نهادی هستند که میبایست جهتگیری برنامهها را به سمت گروهها و فضاهای هدف یعنی بازماندگان از زیست شهری معطوف نمایند.
در سالهای اخیر معمولا مداخله در این وضعیت و تصدیگری در این حوزه بر عهده نهادهای حاکمیتی همچون کمیته امداد، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و ... گذاشته شده است و تا حدودی متولیان اصلی توسعه ورود پیدا نکردهاند. لازم است در زیرساختهای آموزشی، وزارت آموزش و پرورش ورود کند، در زیرساختهای اجتماعی-فرهنگی هر کدام از دستگاهها بخشی از نیازها را برطرف سازند که این کار نیازمند تخصیص بودجه ویژه برای این مناطق است.
امکانات زیربنایی ضعیف تا چه اندازه در شکلگیری مناطق حاشیه نشین حائز اهمیت است و تکمیل این امکانات به عهده کدام یک از نهادهای متولی در کشور به حساب میآید؟
آقایی: نمیتوان از زیرساختهای زیربنایی چشمپوشی کرد. در حقیقت میتوان با بسیج منابع جمعی و حمایت دستگاههای ذیربط نیازسنجی مناطق حاشیه نشین را به ترتیب اولویت مشخص کرد و شرایط ورود نهادهای دولتی را محیا ساخت اما به هر جهت در زمینه ارتقای زیرساختها بازیگر اصلی نهادهای دولتی هستند زیرا علاوه بر تجهیز مالی، نیازمند حمایتهای قانونی و فعالیتهای مهندسی است که جوامع هدف نمیتوانند صرفا با مشارکت یکدیگر این مهم را تحقق بخشند و تنها ارگانهای دولتی میتوانند با مداخله در وضعیت کنونی آن را ارتقا دهند.
سبک زندگی ساکنان مناطق حاشیهای در مواجهه با کمبود امکانات زیربنایی و روبنایی به چه نحوی است؟
آقایی: در این زمینه باید از واقعیتهای موجود که در فضای تهاجی و متخاصم کنونی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، سخن گفت. ما باید دقت نماییم که حاشیه نشینان به هیچ وجه از مصرف پایه تجاوز نکرده و با کمترین مصارف زیست میکنند. مصرف کمتر به معنای استفاده کمتر از یارانه حامل بر انواع مصارف و انرژیها است که بار سنگینی را از دوش دولت و نظام برداشته است. یارانهای که دولت برای تامین نیازهایی همچون آب، برق، گاز و غیره در متن اصلی شهر تقبل میکند از مناطق حاشیه نشین بیشتر است.
به عبارت دیگر چون بخشی از مناطق حاشیه نشین بی بهره از آب، برق، گاز، شبکه فاضلاب و مراکز دولتی هستند هر کدام از موارد فوق را یا مصرف نمیکنند که بار یارانه آن از دوش دولت برداشته شده است یا کمتر مصرف میکنند که باز هم هزینههای کمتری را بر دولت تقبل میکنند. در این زمینه نکته جالبتر این است که حتی گاهی برای مصارفی همچون آب، سوخترسانی و غیره با هزینه شخصی مبالغی را برای تامین پرداخت میکنند و کمترین اتکا را به دولت دارند. بنابراین ما با افرادی روبرو هستیم که بهشدت توانمند هستند و حتی در نیازهای بیمه، خدمات درمانی، تسهیلات بازنشستگی، ایجاد شغل و سایر نیز بدون ارتباط با دولت به تامین نیاز میپردازند.
استفاده غیر مجاز از شبکه انشعابات نظیر آب و برق، یکی از میوههای تلخ وجود مناطق حاشیهای به حساب میآید، در این زمینه چه راهکاری برای حل این معضل پیشنهاد میکنید؟
آقایی: در چنین شرایطی بخشی از این افراد به صورت غیرمجاز برخی از نیازهای خود نظیر آب و برق را تامین مینمایند که غالبا معطوف به شبکه برقرسانی است. ریشه این امر به این دلیل است که حاشیه نشینان چارهای در برابر خود نمیبینند که آن هم به شدت بزرگنمایی گشته و به عنوان اهرمی برای فشار بر این شهروندان استفاده میشود. راهکار این مسئله ورود دولت است که خدمات رسانی را انجام دهد و در برنامههای رسمی این فضاها را بهحساب بیاورد گرچه بعید است این اقدام صورت گیرد زیرا علاوه بر هزینههای سرسامآور تامین خدمات، بهتدریج باید سایر نیازها را نیز برطرف سازد و بار یارانهای آن را نیز بر دوش بکشد.
بسیاری از مناطق حاشیهنشین سند ملکیت ندارند و هنور به رسمیت شناخته نشدهاند. در حقیقت این امر درونمای این وضعیت نشان میدهد که خدماترسانی به آنان غیرممکن است و برخی از محلات حاشیه نشین نیز بیرون از محدوه خدماترسانی شهر قرار دارند که یا باید حوزه خدماترسانی شهرداریها را توسعه داد یا مستقیما وزارتخانهها ورود کنند یا نهادهای ویژه در هر کدام از محلات حاشیه نشین تشکیل شود که با پشتوانه قانونی پیگیر مطالبات مردمی باشند. متاسفانه در وضعیت فعلی رغبتی به انجام هیچکدام از سه اقدام فوق دیده نمیشود.
فارس
برچسب ها:
حاشیه نشینیتازهترین اخبار ساختمان
راهنمای خرید انواع الیاف بتن و هزینه اجرای بتن الیافی در ایران
علل افزایش نقش مسکن در سبد هزینه خانوار چیست؟
جزئیات فروش املاک مازاد بانک مسکن در دی ماه
زمان صدور پروانه ساختمان باید کاهش پیدا کند
بلاتکلیفی پروژه سهند کاشانه آراز در پردیس
رشد قیمت مسکن در جنوب تهران بیشتر است
علت فاجعه ریزش ساختمان در اهواز چه بود؟
اهمیت خدمات روبنایی و زیربنایی در طرح مسکن ملی
خانه دار شدن در ایران یک رویاست
جدیدترین مدلهای کابینت 2025: راهنمای جامع انتخاب کابینت برای خانه شما
مشکلات مسکن در کوتاه مدت حل شدنی نیست
تغییرات بازار اجاره مسکن به نفع اجاره نشینان
مباحث 23 گانه مقررات ملی ساختمان (ضوابط ساخت و ساز)
اکسید منیزیم؛ نسل جدید پانلها در ساختمانسازی
همه چیز درباره ژل میکروسیلیس، کاربرد، مزایا و انواع آن
پربازدیدترین اخبار
راهنمای خرید انواع الیاف بتن و هزینه اجرای بتن الیافی در ایران
علت فاجعه ریزش ساختمان در اهواز چه بود؟
رشد قیمت مسکن در جنوب تهران بیشتر است
بلاتکلیفی پروژه سهند کاشانه آراز در پردیس
زمان صدور پروانه ساختمان باید کاهش پیدا کند
زمین رایگاه دولتی به کدام خانواده ها تعلق می گیرد؟
جزئیات فروش املاک مازاد بانک مسکن در دی ماه
علل افزایش نقش مسکن در سبد هزینه خانوار چیست؟
تغییرات بازار اجاره مسکن به نفع اجاره نشینان
مشکلات مسکن در کوتاه مدت حل شدنی نیست
جدیدترین مدلهای کابینت 2025: راهنمای جامع انتخاب کابینت برای خانه شما
خانه دار شدن در ایران یک رویاست
بى برقى موجب كاهش 30 درصدى تولید شده است
اهمیت خدمات روبنایی و زیربنایی در طرح مسکن ملی
دوپینگ ناکام بودجه اداره شهر تهران با املاک شهر